سرویس فرهنگی مشرق - بیست و هفتم تیرماه امسال مراسم نکوداشتی در نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم در برنامه «ضیافت کلمه» برای علیرضا قزوه، برگزار شد.
رضا اسماعیلی -پژوهشگر و شاعر- با توجه به دغدغه همیشگی که نسبت به هنر انقلاب اسلامی داشته است، روایت شیرین و در عین حال منتقدانهای نسبت به برنامه مذکور دارد. به سراغ ایشان رفتیم تا دغدغهها و صحبتهای شان راجع به نکوداشت علیرضا قزوه -که اسماعیلی همیشه به نیکویی از وی نام می برد- را بشنویم. گفتوشنود ما با ایشان را بخوانید؛
* غفلت از برگزاری چنین برنامه هایی درست نیست
- جناب آقای اسماعیلی! با توجه به برنامه بزرگداشت آقای علیرضا قزوه در نمایشگاه قرآن و با عنایت به این که جنابعالی در آن برنامه به عنوان یکی از سخنرانهای جلسه حضور داشتید، خوش دارم روایت خودتان از آن شب را برای خوانندگان بیان کنید.
پنج شنبه بیست و هفتم تیرماه به همت دبیر بخش ادبی نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم یک مراسم نکوداشتی بعد از افطار (از ساعت 10 تا دوازده و نیم شب) برگزار شد. الحمدالله برنامه خوبی بود؛ چون هم آقای قزوه و هم همسر ایشان حضور داشتند. آقای مرتضی امیری اسفندقه به عنوان سخنران حدود بیست دقیقه در مورد آثار و سبک ادبی قزوه صحبت کردند. آقای استاد حسین اسرافیلی که در این مراسم حضور داشتند و همچنین این کمترین در آن مراسم بودم و در رابطه با شخصیت ادبی و سجایای اخلاقی آقای قزوه چند دقیقهای صحبت کردم. نکتهای که برای من جای تعجب بود، با توجه به این نکته که نمایشگاه بینالمللی قرآن، این ایام مورد توجه رسانهها و خبرگزارهاست و رسانههای مختلف اخبار نمایشگاه را پیگیری و منعکس میکنند، در رسانهها و سایتهای خبری هر چه جستجو میکردم، خبری را مشاهده نمیکردم که برنامه مذکور را منعکس کرده باشد. نمیدانم علت این کار چیست؟!
اگر غفلت جامعه خبری ما باشد یک مقدار جای تأسف دارد، یک چنین رویداد نسبتاً مهمی اتفاق میافتد و البته درست است که در نمایشگاه قرآن برنامهها زیاد است ولی با همه این احوال این دلیل نمیشود که خبرگزاریها و رسانههای گروهی از این برنامه غافل بشوند. حتی یک خبر هم من ندیدم که این برنامه را انعکاس و پوشش خبری داده باشد!
نمیخواهم خدای ناکرده ناعادلانه قضاوت کنم. شاید دلایلی داشته باشد که من بیاطلاع هستم ولی ای کاش در مورد برنامههایی که در این ایام در نمایشگاه قرآن برگزار میشود -و قرار است نکوداشتهای دیگر شاعران هم در این برنامه برگزار شود- کسانی که مسئولین برگزاری این برنامه هستند اطلاعرسانی شایستهتری انجام دهند تا جامعه قرآنی و ادبی ما از برگزاری چنین برنامههایی با خبر باشند. همچنین خبرگزاریها و رسانههای گروهی به حضور در چنین برنامههایی علاقهمند باشند. طبیعتاً در هر خبرگزاری یک واحد فرهنگ و هنر وجود دارد و یکی از وظایف ذاتی این بخشها این است که برنامههایی از این جنس را پوشش بدهند و از برگزاری چنین برنامههایی غافل نباشند!
* وظیفه متولیان فرهنگی است که پوشش مناسبی به این برنامهها بدهند
- وجود آقای قزوه در شعر معاصر وجوه مختلفی دارد؛ در مجامع دانشگاهی که رصد میکنیم به پایان نامههای زیادی برمیخوردیم که موضوع آنها شعر علیرضا قزوه است. علاقهمندی دانشجویان و جوانان به شعر انقلاب اسلامی روز به روز در دانشگاههای ما به صورت تصاعدی چشمگیر است. توجه دانشجویان به قیصر امینپور، سیدحسن حسینی، سلمان هراتی، علیرضا قزوه و ... مشهود است. چگونه باید شعر این افراد را قدر دانست؟
جامعه ادبی ما در برنامههایی که با این عنوان و نشستها برگزار میشود در این جلسات شرکت کنند و حضور پررنگتری در این برنامهها داشته باشند و به پیگیری برنامههای مذکور علاقهمند باشند. دیگر این که مسئولین برگزاری برنامههایی از این دست، قبل از برگزاری برنامه زمینهسازی کنند که این برنامهها پوشش خبری مناسبی داده شود و خروجی مناسبی داشته باشد تا اصحاب فکر و فرهنگ بتوانند از این برنامه استقبال کنند و در برنامه حضور پیدا کنند. من احساس میکنم که یک مقدار در بعد اطلاعرسانی ضعیف عمل کرده بودیم و آن بسترهای مناسب را برای بزرگداشت آقای قزوه فراهم نکرده بودیم.
شاید یک مقدار با شتابزدگی و عجله این نشست برگزار شد، ولی نام علیرضا قزوه، به عنوان یک نام معتبر در حوزه ادبیات میطلبد که ما زمینهها و بسترهایی را برای چنین نشستهایی برگزار کنیم که خروجی مناسبی داشته باشد. اتفاقاً بعد از برگزاری برنامه آن سخنرانیهایی که در این نشست صورت گرفته ارزشمند است که اینها ثبت و ضبط شوند و مستندسازی شوند و به صورت مکتوب حفظ بشود که دانشجویان علاقهمند به ادبیات بتوانند با مراجعه به این مستندات شناخت کاملتری به حوزه ادبیات انقلاب پیدا کنند. ولی یک مقدار جای تأسف دارد که این برنامه از پوشش خبری مناسبی برخوردار نبود و یک مقدار با عجله و شتابزدگی برگزار شد. البته با شناختی که من از روحیات آقای قزوه دارم زیاد پایبند به این مسایل نیستند که اگر برنامهای تحت عنوان نکوداشت یا بزرگداشت برگزار میشود مثلاً به این حواشی توجه داشته باشند و برای خود ایشان هم زیاد اهمیت ندارد.
صرف این که یک عزیزی از ایشان دعوت کرده بود و در نمایشگاه قرآن برگزار شده بود به خاطر احترام به قرآن و احترام به آن عزیز در برنامه شرکت کردند ولی وظیفه متولیان فرهنگی است که پوشش مناسبی به این برنامهها بدهند.
* چند نکته درباره قزوه
- مخاطبانی که در این برنامه حضور نداشتند، دوست دارند سخنهای شما را راجع به آقای قزوه بشنوند. اگر مقدور است مطالبی که جنابعالی در آن مراسم عنوان نمودید را مطرح کنید.
با توجه به این که ایام ماه مبارک ایامی است که ما باید به اخلاق و معنویات توجه کنیم، محور اصلی صحبتهای من در مورد سجایای اخلاقی آقای قزوه بود. البته قبل از من آقای امیری اسفندقه در مورد مؤلفههای ادبی آثار آقای دکتر قزوه سخنرانی کردند و به نکات خوبی در مورد سبک ادبی ایشان و تأثیرگذاری آقای قزوه در جامعه و حتی در میان مردم کوچه و بازار اشاره کردند و نظرات ارزندهای بود. ولی من روی چند نقطه دست گذاشتم؛ یکی در مورد مردمی بودن آقای قزوه بود که در واقع او سعی کرده است با غمها و شادیهای مردم همراه باشد و خودش را از جنس مردم میداند و در کنار مردم است. این مردمی بودن باعث شده است بسیاری از شعرهای قزوه عزیز در ذهن و زبان مردم جا باز کند و به قلب مردم نشسته است. آقای اسفندقه هم به این موضوع اشاره کردند که تک مصرعهایی از شعرهای آقای قزوه به عنوان «خاوریات» است یعنی شعرهایی که پشت کامیونها و خاورها نوشته شده است و ایشان میگفت من دیدهام؛ البته خود من هم دیدهام مثل این مصراع؛ «کجایند مردان بیادعا». این شاعر در ذهن و زبان مردم جا باز کرده است.
نکته دیگر در مورد تواضع و فروتنی آقای قزوه بود که من به آن اشاره کردم با توجه به این که ایشان یک چهره شاخص است ولی ذرهای جاهطلبی و غرور در این بزرگوار ندیدهام. با توجه به اینکه سابقه سی و چهار سال دوستی با ایشان را دارم، ذرهای خودبینی و منیت در وجود ایشان ندیدم.
یکی دیگر از صفات اخلاقی آقای قزوه، میدان دادن به شاعران جوان است. از ایشان مصادیق زیادی دیدم که وی سعی کرده در آن مناصبی که خودش قرار دارد، زمینه را برای حضور شاعران جوان هموار کند. فکر کنم دو سال گذشته بود که آقای محمدمهدی سیار -از جوانان موفق و خوش آتیه انقلاب- وقتی به عنوان برگزیده بخش شعر کتاب سال جمهوری اسلامی ایران معرفی شد، یکی از معدود کسانی که از این حرکت خوشحال شد آقای قزوه بود که به دیگران هم توصیه میکرد اما و اگر در این انتخاب و گزینش نیاورند. ایشان میگفت سیار، انتخاب به جا و شایستهای است و از این انتخاب دفاع میکرد. یا مثلاً در همین جشنواره قلم زرین امسال، اسم بلند آقای قزوه در کنار یکی از شاعران نسل جوان، سر کار خانم حسنا محمدزاده قرار گرفته است - با این که بعضی از دوستان میگفتند این گزینش، گزینش شایستهای نبوده است! آقای قزوه میگفت: من خیلی خوشحالم که با جوانان محشورم.
از دیگر خصوصیات و سجایای اخلاقی آقای قزوه این است که به مادیات بیاعتناست. واقعاً این مورد را در شخصیت آقای قزوه لمس کردهام و بسیاری از جشنوارهها آقای قزوه جزو شاعران برگزیده بوده است و جوایز مادی به ایشان تعلق گرفته است ولی با سخاوت و گشاده دستی یا این جوایز را به شهیدان و خانواده معظم شهدا بخشیده و یا اگر احساس کرده در جامعه ادبی فردی استحقاق بیشتری برای دریافت این جایزه دارد و مشکلات مادی در زندگی دارد، این جایزه را برای حل مشکل آن عزیز به او اهدا کرده است. این نشان دهنده این است که آقای قزوه به عنوان یک شاعر آیینی، یک شاعر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به ذخایر دنیایی بیاعتناست و سعی میکند در مسیر خدمت به ارزشهای انقلاب حرکت کند و پاسدار حرمت خون شهیدان باشد که این بسیار ارزشمند است.
* عنوان دکتر در کنار نام قزوه او را کوچک میکند
نکته دیگری که باید عرض کنم این است که دوست و برادر بزرگوارم آقای مرتضی امیری اسفندقه بیشتر روی عنوان «دکتر» تأکید میکردند؛ و من یک نقدی بر این نکته داشتم که ما اگر امروز بسیاری از بزرگان و شاخصهای شعر و ادب فارسی بخواهیم عنوان دکتر در کنار ایشان قرار دهیم و بگوییم دکتر حافظ شیرازی و دکتر سعدی شیرازی و ... این بزرگان را از عرش به زیر میآوریم و این بزرگواران از چنان شأن و منزلتی برخوردارند که عنوان دکتر در کنار نام ایشان، آنها را کوچک میکند. در واقع این بزرگان در ظرف کوچک دکتر نمیگنجند. مصداق این قضیه هم آقای علیرضا قزوه است.
خود علیرضا قزوه یک اعتباری در چشم و دل مردم دارد که هیچ چیزی این اعتبار را پر نمیکند. یعنی ما اگر هر عنوانی را در کنار اسم آقای علیرضا قزوه بگذاریم نمیتواند چیزی بر شخصیت ادبی او بیفزاید؛ بنابراین من بیشتر دوست دارم که قزوه را با عنوان آقای علیرضا قزوه نام ببرم که این عنوان در چشم من از اعتباری بالاتر برخوردار است.
رضا اسماعیلی -پژوهشگر و شاعر- با توجه به دغدغه همیشگی که نسبت به هنر انقلاب اسلامی داشته است، روایت شیرین و در عین حال منتقدانهای نسبت به برنامه مذکور دارد. به سراغ ایشان رفتیم تا دغدغهها و صحبتهای شان راجع به نکوداشت علیرضا قزوه -که اسماعیلی همیشه به نیکویی از وی نام می برد- را بشنویم. گفتوشنود ما با ایشان را بخوانید؛
* غفلت از برگزاری چنین برنامه هایی درست نیست
- جناب آقای اسماعیلی! با توجه به برنامه بزرگداشت آقای علیرضا قزوه در نمایشگاه قرآن و با عنایت به این که جنابعالی در آن برنامه به عنوان یکی از سخنرانهای جلسه حضور داشتید، خوش دارم روایت خودتان از آن شب را برای خوانندگان بیان کنید.
پنج شنبه بیست و هفتم تیرماه به همت دبیر بخش ادبی نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم یک مراسم نکوداشتی بعد از افطار (از ساعت 10 تا دوازده و نیم شب) برگزار شد. الحمدالله برنامه خوبی بود؛ چون هم آقای قزوه و هم همسر ایشان حضور داشتند. آقای مرتضی امیری اسفندقه به عنوان سخنران حدود بیست دقیقه در مورد آثار و سبک ادبی قزوه صحبت کردند. آقای استاد حسین اسرافیلی که در این مراسم حضور داشتند و همچنین این کمترین در آن مراسم بودم و در رابطه با شخصیت ادبی و سجایای اخلاقی آقای قزوه چند دقیقهای صحبت کردم. نکتهای که برای من جای تعجب بود، با توجه به این نکته که نمایشگاه بینالمللی قرآن، این ایام مورد توجه رسانهها و خبرگزارهاست و رسانههای مختلف اخبار نمایشگاه را پیگیری و منعکس میکنند، در رسانهها و سایتهای خبری هر چه جستجو میکردم، خبری را مشاهده نمیکردم که برنامه مذکور را منعکس کرده باشد. نمیدانم علت این کار چیست؟!
اگر غفلت جامعه خبری ما باشد یک مقدار جای تأسف دارد، یک چنین رویداد نسبتاً مهمی اتفاق میافتد و البته درست است که در نمایشگاه قرآن برنامهها زیاد است ولی با همه این احوال این دلیل نمیشود که خبرگزاریها و رسانههای گروهی از این برنامه غافل بشوند. حتی یک خبر هم من ندیدم که این برنامه را انعکاس و پوشش خبری داده باشد!
نمیخواهم خدای ناکرده ناعادلانه قضاوت کنم. شاید دلایلی داشته باشد که من بیاطلاع هستم ولی ای کاش در مورد برنامههایی که در این ایام در نمایشگاه قرآن برگزار میشود -و قرار است نکوداشتهای دیگر شاعران هم در این برنامه برگزار شود- کسانی که مسئولین برگزاری این برنامه هستند اطلاعرسانی شایستهتری انجام دهند تا جامعه قرآنی و ادبی ما از برگزاری چنین برنامههایی با خبر باشند. همچنین خبرگزاریها و رسانههای گروهی به حضور در چنین برنامههایی علاقهمند باشند. طبیعتاً در هر خبرگزاری یک واحد فرهنگ و هنر وجود دارد و یکی از وظایف ذاتی این بخشها این است که برنامههایی از این جنس را پوشش بدهند و از برگزاری چنین برنامههایی غافل نباشند!
* وظیفه متولیان فرهنگی است که پوشش مناسبی به این برنامهها بدهند
- وجود آقای قزوه در شعر معاصر وجوه مختلفی دارد؛ در مجامع دانشگاهی که رصد میکنیم به پایان نامههای زیادی برمیخوردیم که موضوع آنها شعر علیرضا قزوه است. علاقهمندی دانشجویان و جوانان به شعر انقلاب اسلامی روز به روز در دانشگاههای ما به صورت تصاعدی چشمگیر است. توجه دانشجویان به قیصر امینپور، سیدحسن حسینی، سلمان هراتی، علیرضا قزوه و ... مشهود است. چگونه باید شعر این افراد را قدر دانست؟
جامعه ادبی ما در برنامههایی که با این عنوان و نشستها برگزار میشود در این جلسات شرکت کنند و حضور پررنگتری در این برنامهها داشته باشند و به پیگیری برنامههای مذکور علاقهمند باشند. دیگر این که مسئولین برگزاری برنامههایی از این دست، قبل از برگزاری برنامه زمینهسازی کنند که این برنامهها پوشش خبری مناسبی داده شود و خروجی مناسبی داشته باشد تا اصحاب فکر و فرهنگ بتوانند از این برنامه استقبال کنند و در برنامه حضور پیدا کنند. من احساس میکنم که یک مقدار در بعد اطلاعرسانی ضعیف عمل کرده بودیم و آن بسترهای مناسب را برای بزرگداشت آقای قزوه فراهم نکرده بودیم.
شاید یک مقدار با شتابزدگی و عجله این نشست برگزار شد، ولی نام علیرضا قزوه، به عنوان یک نام معتبر در حوزه ادبیات میطلبد که ما زمینهها و بسترهایی را برای چنین نشستهایی برگزار کنیم که خروجی مناسبی داشته باشد. اتفاقاً بعد از برگزاری برنامه آن سخنرانیهایی که در این نشست صورت گرفته ارزشمند است که اینها ثبت و ضبط شوند و مستندسازی شوند و به صورت مکتوب حفظ بشود که دانشجویان علاقهمند به ادبیات بتوانند با مراجعه به این مستندات شناخت کاملتری به حوزه ادبیات انقلاب پیدا کنند. ولی یک مقدار جای تأسف دارد که این برنامه از پوشش خبری مناسبی برخوردار نبود و یک مقدار با عجله و شتابزدگی برگزار شد. البته با شناختی که من از روحیات آقای قزوه دارم زیاد پایبند به این مسایل نیستند که اگر برنامهای تحت عنوان نکوداشت یا بزرگداشت برگزار میشود مثلاً به این حواشی توجه داشته باشند و برای خود ایشان هم زیاد اهمیت ندارد.
صرف این که یک عزیزی از ایشان دعوت کرده بود و در نمایشگاه قرآن برگزار شده بود به خاطر احترام به قرآن و احترام به آن عزیز در برنامه شرکت کردند ولی وظیفه متولیان فرهنگی است که پوشش مناسبی به این برنامهها بدهند.
* چند نکته درباره قزوه
- مخاطبانی که در این برنامه حضور نداشتند، دوست دارند سخنهای شما را راجع به آقای قزوه بشنوند. اگر مقدور است مطالبی که جنابعالی در آن مراسم عنوان نمودید را مطرح کنید.
با توجه به این که ایام ماه مبارک ایامی است که ما باید به اخلاق و معنویات توجه کنیم، محور اصلی صحبتهای من در مورد سجایای اخلاقی آقای قزوه بود. البته قبل از من آقای امیری اسفندقه در مورد مؤلفههای ادبی آثار آقای دکتر قزوه سخنرانی کردند و به نکات خوبی در مورد سبک ادبی ایشان و تأثیرگذاری آقای قزوه در جامعه و حتی در میان مردم کوچه و بازار اشاره کردند و نظرات ارزندهای بود. ولی من روی چند نقطه دست گذاشتم؛ یکی در مورد مردمی بودن آقای قزوه بود که در واقع او سعی کرده است با غمها و شادیهای مردم همراه باشد و خودش را از جنس مردم میداند و در کنار مردم است. این مردمی بودن باعث شده است بسیاری از شعرهای قزوه عزیز در ذهن و زبان مردم جا باز کند و به قلب مردم نشسته است. آقای اسفندقه هم به این موضوع اشاره کردند که تک مصرعهایی از شعرهای آقای قزوه به عنوان «خاوریات» است یعنی شعرهایی که پشت کامیونها و خاورها نوشته شده است و ایشان میگفت من دیدهام؛ البته خود من هم دیدهام مثل این مصراع؛ «کجایند مردان بیادعا». این شاعر در ذهن و زبان مردم جا باز کرده است.
نکته دیگر در مورد تواضع و فروتنی آقای قزوه بود که من به آن اشاره کردم با توجه به این که ایشان یک چهره شاخص است ولی ذرهای جاهطلبی و غرور در این بزرگوار ندیدهام. با توجه به اینکه سابقه سی و چهار سال دوستی با ایشان را دارم، ذرهای خودبینی و منیت در وجود ایشان ندیدم.
یکی دیگر از صفات اخلاقی آقای قزوه، میدان دادن به شاعران جوان است. از ایشان مصادیق زیادی دیدم که وی سعی کرده در آن مناصبی که خودش قرار دارد، زمینه را برای حضور شاعران جوان هموار کند. فکر کنم دو سال گذشته بود که آقای محمدمهدی سیار -از جوانان موفق و خوش آتیه انقلاب- وقتی به عنوان برگزیده بخش شعر کتاب سال جمهوری اسلامی ایران معرفی شد، یکی از معدود کسانی که از این حرکت خوشحال شد آقای قزوه بود که به دیگران هم توصیه میکرد اما و اگر در این انتخاب و گزینش نیاورند. ایشان میگفت سیار، انتخاب به جا و شایستهای است و از این انتخاب دفاع میکرد. یا مثلاً در همین جشنواره قلم زرین امسال، اسم بلند آقای قزوه در کنار یکی از شاعران نسل جوان، سر کار خانم حسنا محمدزاده قرار گرفته است - با این که بعضی از دوستان میگفتند این گزینش، گزینش شایستهای نبوده است! آقای قزوه میگفت: من خیلی خوشحالم که با جوانان محشورم.
از دیگر خصوصیات و سجایای اخلاقی آقای قزوه این است که به مادیات بیاعتناست. واقعاً این مورد را در شخصیت آقای قزوه لمس کردهام و بسیاری از جشنوارهها آقای قزوه جزو شاعران برگزیده بوده است و جوایز مادی به ایشان تعلق گرفته است ولی با سخاوت و گشاده دستی یا این جوایز را به شهیدان و خانواده معظم شهدا بخشیده و یا اگر احساس کرده در جامعه ادبی فردی استحقاق بیشتری برای دریافت این جایزه دارد و مشکلات مادی در زندگی دارد، این جایزه را برای حل مشکل آن عزیز به او اهدا کرده است. این نشان دهنده این است که آقای قزوه به عنوان یک شاعر آیینی، یک شاعر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به ذخایر دنیایی بیاعتناست و سعی میکند در مسیر خدمت به ارزشهای انقلاب حرکت کند و پاسدار حرمت خون شهیدان باشد که این بسیار ارزشمند است.
* عنوان دکتر در کنار نام قزوه او را کوچک میکند
نکته دیگری که باید عرض کنم این است که دوست و برادر بزرگوارم آقای مرتضی امیری اسفندقه بیشتر روی عنوان «دکتر» تأکید میکردند؛ و من یک نقدی بر این نکته داشتم که ما اگر امروز بسیاری از بزرگان و شاخصهای شعر و ادب فارسی بخواهیم عنوان دکتر در کنار ایشان قرار دهیم و بگوییم دکتر حافظ شیرازی و دکتر سعدی شیرازی و ... این بزرگان را از عرش به زیر میآوریم و این بزرگواران از چنان شأن و منزلتی برخوردارند که عنوان دکتر در کنار نام ایشان، آنها را کوچک میکند. در واقع این بزرگان در ظرف کوچک دکتر نمیگنجند. مصداق این قضیه هم آقای علیرضا قزوه است.
خود علیرضا قزوه یک اعتباری در چشم و دل مردم دارد که هیچ چیزی این اعتبار را پر نمیکند. یعنی ما اگر هر عنوانی را در کنار اسم آقای علیرضا قزوه بگذاریم نمیتواند چیزی بر شخصیت ادبی او بیفزاید؛ بنابراین من بیشتر دوست دارم که قزوه را با عنوان آقای علیرضا قزوه نام ببرم که این عنوان در چشم من از اعتباری بالاتر برخوردار است.